استراتژی بازاریابی مشاوره طراحی تدریس در مازندران
استراتژی بازاریابی مشاوره طراحی تدریس در مازندران
مشاوره بازاریابی و فروش در استان مازندران
اجازه دهید 30 ثانیه سکوت کنیم..!
30، 29، 28، 27،….
بسیار خب این صداییست که از فعالیتهای بازاریابی شما به گوش مخاطبانتان میرسد، زمانی که هیچ استراتژی برای بازاریابیتان ندارید!
اگر پیام بازاریابی شما دقیقا نیاز آنها (مخاطبان) را هدف نگرفته باشد، این سکوت 30 ثانیهای، تنها چیزیست که مخاطبانتان از فعالیتها و ارتباطاتتان دریافت میکنند.
به قول Howard Gossage، مردم فقط آن چیزی را میبینند و میشنوند، که برایشان جالب باشد و جذبشان کند. بقیه چیزها… خب، به هیچ دردی نمیخورند!
مشتریان آن چیزی را نمیخرند که شما میفروشید! آنها چیزی را میخرند که به آنها ارزشی اعطا کند.
– پیتر دراکر (Peter Drucker)
ما روزانه با صدها و بلکه هزاران پیام تبلیغاتی مواجه میشویم! چرا باید پذیرای همهی آنها باشیم؟ این طوری که فقط دچار یک هرج و مرج (کلافگی) ذهنی میشویم!
مغز ما قدرت تشخیص بالایی در این دارد که تشخیص بدهد چه چیزی را نیاز داریم و چه چیز را نداریم. این قابلیت مغز است که باعث شده که ما دیوانه نشویم!
احتمالا زمانی را که داشتید یک لغت را یاد میگرفتید (چه فارسی چه انگلیسی و…)، به خاطر دارید. اگر دقت کرده باشید، بعد از یاد گرفتن آن کلمه، آن را در جاهای بیشتری دیدهاید و انگار تعداد دفعاتی که دیگران از آن کلمه استفاده میکنند، چند برابر شده!
این همان رفتاریست که مغز ما در برابر پیامهای مرتبط و غیر مرتبط نشان میدهد.
خب مگر چه اتفاقی افتاده است؟! هیچ! ما قبلا هم به همان تعداد، آن کلمه را در دور و برمان داشتیم! اما مغزمان هیچ توجهی به آنها نمیکرد! تا این که معنیش را فهمیدیم و مغزمان، آن کلمه را یک مسئله «مرتبط» شناسایی کرد. یعنی چیزی که ما آن را درک میکنیم.
همان طور که «یاد گرفتن معنای» یک کلمه باعث چنین معجزهای شد (توجه مغزمان)، «پیام بازاریابی شفاف» هم در مورد فعالیتهای بازاریابی به همین شکل عمل میکند.
استراتژی بازاریابی: چرا باید شما را بشنوند؟
استراتژی بازاریابی مخاطبان ما را به طور دقیق مشخص میکند. سپس تعیین میکند که برای این افراد، چه چیزی برای آنها معنی دارد؟ آنها به چه چیزی اهمیت میدهند؟ و این موضوع که این چیز مهم، چه ارتباطی با پیشنهادی که شما به آنها ارائه میدهید قرار است داشته باشد؟
چه پیامی را میتوانید به مخاطبانتان ارسال کنید، که هم به آنها دروغ نگفته باشید و هم توانسته باشید که دقیقا نیازهایشان را هدف قرار دهید.
استراتژی بازاریابی، پروسهایست که در آن، پیامهایی را که قابل شنیده شدن هستند، کشف میکنیم.
استراتژی بازاریابی به شما این امکان را میدهد که به یک پرسش اساسی که همهی فعالیتهای بازاریابیتان باید پاسخ بدهد، جواب بدهید:
چرا باید اهمیت بدهم؟؟
استراتژی بازاریابی: چرا داشتن استراتژی برای بازاریابی مهم است؟
خیلی کوتاه اگر بخواهیم جواب بدهیم: «چون از هدر رفت پول شما جلوگیری میکند!»
در بازاریابی، دو موضوع مطرح است:
استراتژیها
تاکتیکها
روشی که در بازاریابی بسیار مرسوم است، این است که شما بارها و بارها تاکتیکهای مختلفی را اجرا میکنید و هر کدام آنها را میسنجید، بررسی میکنید و از طریق تجربه و تکرار، متوجه میشوید که کدام یک از این راهکارها و روشها راهگشاست یا نیست.
خب مشکل بزرگ این روش مرسوم را اجازه دهید که از زبان John Wanamaker بشنویم:
نیمی از پولی که خرج تبلیغاتم میکنم بی خود و بیاثر است. مشکل این جاست که نمیدانم کدام نیمه؟!!
اما استراتژی بازاریابی به شما این امکان را میدهد که از بودجه بازاریابی محدود خود، بیشترین بازدهی ممکن را ببرید (بودجه هر کسی در بازاریابی محدود است، حالا یا کم یا زیاد).
استراتژی بازاریابی به شما کمک میکند که بودجه خود را (به تعبیر Wanamaker) کمتر صرف آن 50% که بیخود و بیاثرند کنید.
استراتژی بازاریابی: شناخت مشتری
استراتژی بازاریابی موفق به شناخت مشتریانتان بستگی دارد. در این زمینه، پژوهش و تحقیقات بازار در مورد بازار هدف مورد نظرتان، و البته به تفکیک بخش بندیهای بازار مختلف، به کمک شما میآیند. پس از این تحقیق، شما به یک برنامه بازاریابی احتیاج دارید.
استراتژی بازاریابی: برنامه بازاریابی (Marketing Plan)
یک برنامه بازاریابی (Marketing Plan) به شما میگوید که چگونه استراتژی خود را به «اجرا» تبدیل کنید. برنامه بازاریابی با جزئیات خوبی درباره این که بودجه شما قرار است چگونه تقسیمبندی شود، و این که با این بودجه «چگونه قرار است با مخاطبان خود صحبت کنید؟» توضیح میدهد.
نکتهای که باید در مورد برنامه بازاریابی و استراتژی بازاریابی بدانید این است که قرار نیست هیچ کدام از این برنامهها، برای شما حکم یک آیه مُنزل را داشته باشد! به اقتضای شرایط ممکن است که لازم باشد تا بخشی از اهداف بازاریابی، بازار هدف، بودجهبندی و… خود را تغییر دهید و برنامه و استراتژی خود را به روز کنید.
فرم استاندارد یک برنامه یا طرح بازاریابی از موارد زیر تشکیل می شود:
خلاصه اجرایی یا Executive Summary
فهرست عناوین
خلاصه ای از وضعیت معمول شرکت: این بخش شامل تمام داده های مربوطه، متشکل از تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف شرکت، فرصت ها و تهدیدها است.
ارزیابی متمرکز بر فرصت های بازار: این بخش، شامل یک بررسی از بخش های مختلف بازار هدف، مشتریان و ارزیابی نیازهای آنان، و چالش های رقابتی ای که شرکت ها و محصولات شان با ان ها مواجه می شوند، است.
اهداف مالی و بازاریابی: معمولاً اهداف مالی به عنوان اصلاح (یا ارتقای) در آمدهای اضافی عنوان می شوند و از آن انتظار می رود که در پایان هر دوره برنامه ریزی به دریافت سود منجر شوند. از مهم ترین اهداف بازاریابی یا Marketing Goals می توان به عنوان فروش یا توسعه سهم بازار (Market Share) یاد کرد.
خلاصه ای از استراتژی بازاریابی شرکت: این خلاصه، بازار هدف و چگونگی جایگاه یابی، خط تولید محصول، توزیع و قیمت گذاری را نشان می دهد. همچنین این استراتژی، تمام اقدامات ویژه ای را که منجر به کسب اهداف ذکر شده می شوند، در نظر خواهد گرفت. این گونه اقدامات، ممکن است متشکل از تجدید سازمان در قسمت نیروی فروش استفاده مشتری از تخفیف، برنامه جامع تبلیغاتی ملی، برنامه های مربوط به بازاریابی از طریق پست مستقیم و غیره باشد.
بودجه بازاریابی ماه به ماه
پیش بینی فروش ماه به ماه و درآمدها
برنامه برای نظارت و ارزیابی پیشترفت برنامه های عملیاتی و پایان دوره برنامه ریزی
برای مشاوره و طراحی استراتژی بازاریابی شرکت خود می توانید همین الان با ما تماس بگیرید
برای انجام مشاوره و آموزش باید چه کاری انجام بدم
احتیاج مبرم به کمک شما دارم